منظور از طرب و لهو بودن موسیقی چیست؟
"طرب و لهو"از واژههای اساسی و کلیدی است که در باب غنا و موسیقی به کار میرود."طرب"به حالت سبک عقلی گفته میشود که در اثر شنیدن آواز یا آهنگ در روان و نفس آدمی پدید میآید و او را از حالت اعتدال خارج میکنداین امر تنها به حالت شادی اختصاص ندارد؛بلکه ممکن است از آهنگهای غم و حزنآور نیز بدست آید. ممکن است از راه غنا حالت اندوه و حزن برای آدمی ایجاد شود و از این راه اختیار و عنان آدمی از کف گرفته شود!! غنا همیشه فرحناک نیست؛زیرا گاهی آدم هواپرست از راه غنا و توجه به فقدان معشوق و یا محرومیت از عشق جنسی,دچار هیجانات گشته و به اندوه و غم مبتلا میگردد.
مقصود فقیهان ار واژهی "لهو",سازگاری و همنوایی آواز و آهنگ نواخته شده با مجالس فساد و خوش گذرانی است؛یعنی ممکن است نغمه ای طرب انگیز نباشد؛ولی از نغمههایی باشد که فقط در جلسات فاسقان و هواپرستان رایج باشد.این آهنگ را لهوی گویند و اگر از هردو مشخصه برخوردار باشد,مطرب لهوی گفته میشود. .٢
_________________________________________________
موسیقی وسیله تفریح و سرگرمی و سوءاستفاده:
"ابن خرداد"از موسیقی دانان زمان معتمد عباسی ‚روزی در مجلس معتمد به سوالات خلیفه دربارهی غنا و طرب پاسخ گفت.او درباره نقش غنا در دربار سلاطین و شاهان می گوید:"همواره شاهان به تفریح و خوش گذرانی با ساز و آواز‚ اوقات خود را سپری میکردند‚ در وقت خواب به غنا گوش می دادند تا شادمانی رگهای آنان را لبریز سازد!فرمانروایان عجم نیز با موسیقی میخوابیدند و گاه تا پگاه‚ به انواع ملاهی اشتغال داشتند.ملوک عرب نیز بدین منوال و حتی اطفال خود را از بیم آنکه حزن و اندوهی در آنان راه یابد با آواز غنایی آنان را خندان و مسرور می ساختند تا مبادا بگریند!..."
بنابر این غنا وسیله عیش و عشرت و هرزگی اشراف و طبقه مرفه و مترف جوامع بوده است و کسانیکه همیشه در ناز و نعمت بودهاند‚ با یاد خدا و خلق خدا غافل و در جهل و فراموشی نسبت به اوضاع رعیت خود بسر میبردهاند.٣
_________________________________________________
موسیقی در نگاه قرآن و حدیث:
آیا درقرآن آیه ای وجود دارد که غنا را حرام بداند؟
در این کتاب مقدس تصریحی به غنا نشده است ولی با توجه به احادیثی که در ذیل برخی آیات آمده‚حرمت غنا به خوبی استفاده میشود.
١.وَ مِنَ الناسِ مَن یَشتَری لَهوَ الحَدیثِ لِیُضِلَّ عَن سَبیلِ اللهِ بِغَیرِعِلمٍ وَ یَتَّخِذَها هُزواً اولٸِکَ لَهُم عَذابٌ مُهین.(سوره لقمان آیه٦ )
یعنی بعضی مردم کسانی هستند که سخنان بیهوده را میخرند تا مردم را از روی نادانی ,از راه خدا گمراه سازندو آیات الهی را به استهزاءگیرند؛برای آنان عذابی خوار کننده است. در این آیه "لهوالحدیث "به غنا تفسیر شده است.
٢.وَالذین لا یَشهَدونَ الزُّور(سوره فرقان آیه٣٣)
یعنی بندگان خدا کسانی هستند که شهادت به باطل نمی دهند[ودر مجالس باطل شرکت نمیکنند].روایات متعددی در ذیل آیه آمده و واژه زور را به غنا تفسیر کرده است.
٣.وَالذین هُم عَنِ الغوِ مُعرِضون
یعنی:و(مومنان)کسانی هستند که ازلغو و بیهودگی رویگردانند.٤
_________________________________________________
روایاتی در بحث موسیقی:
١.امام صادق علیه السلام میفرمایند:خانه ای که در آن موسیقی باشد از بلاهای بزرگ و مرگهای ناگهانی در امان نیست و دعا مستجاب نمیشود و ملک در آن وارد نمیشود. ٥
٢.عبدالله ابن ابی بکر از محمد بن حزم روایت کرده که وارد مجلس امام صادق شدیم فرمودند:دوری کنید از قول زور. دوری کنیداز غنا.بحدی این کلمات را تکرار کردند که مجلس بمن تنگ شد و فهمیدم مقصود آن حضرت من هستم. ٦
٣.حضرت رسول فرمودند:کسی که گوش خود را از غنا پر کند در قیامت آواز روحانیّون را نخواهد شنید .گفته شد یارسول الله روحانیّون چه کسانی هستند؟فرمودند:خوانندگان بهشت. ٧
٤.از حضرت امیرالمومنین علیه السلام روایت شده که زیاد گوش دادن به غنا نفاق و فقر میآورد. ٨
٥.عیاشی در تفسیرش از جابربن عبدالله انصاری نقل و او هم از رسول خدا روایت کرده است که حضرت فرمودند:اول کسی که موسیقی را نواخت ونوحه خوانی کرد,شیطان بود,موسیقی را زمانی اجرا کرد که آدم از درخت ممنوع خورد(یعنی برای ارتکاب آدم به ترک اولی,شیطان شادمانی کرد)و زمانی نوحه خوانی نمود که حوا از بهشت به زمین آمد.(تا حوا را با گریه بر جدایی از نعمتهای بهشتی از معبودش غافل نماید).٩
_________________________________________________
نظرات متخصصین روانشناسی و موسیقی دانان درباره موسیقی:
ویکتورهوگو
او میگوید علت اینکه ما از موسیقی خوشمان میآید,اینست که در عالم خیالها و رویاها فرو میرویم.١٠
دکتر- فاربیرو
او میگوید:قسمت عمده خودکشیها از خیالات است.١١
ویلسیون
او هم میگوید رایجترین خودکشیها به وسیله خیالات کاذب است.١٢
دکتراسجیوانبیت
او رئیس انجمن هیپنوتیزم انگلستان است, در مجله مدیکال هیپنوتیزم مینویسد:تلقین پذیری و خیال پروری ریشه تمام امراض جسمی و روحی و سرچشمه نگرانی های انسان است.١٣
رجنیالدوبلند
وی میگوید:احساسات اگر زیاد و خودبخود آماده جوشیدن باشدخطرناک است و ما را از کارهای شایسته و خردمندانه دور میاندازد,و شخص کنترل خود را از دست میدهد.١٤
_________________________________________________
حرمت موسیقی:
“با پژوهش اندکی در قرآن و روایات و دیدگاه برخی از روانشناسان و پزشکان,میتوان موارد ذیل را از حکمت های حرمت موسیقی دانست:
گرایش به فساد:غنا و آواز مطرب و لهوی,انسان را به سوی شهوت وفساد اخلاقی میکشاندو از راه پرهیزگاری باز میدارد.مجلس غنا و موسیقی,معمولامرکز مفاسد گوناگون است.در حدیثی از نبی اکرم صلی الله علیه و آله آمده است:"غنا نردبان زناست". امام صادق علیه السلام فرمود:"خانه ای که در آن غنا باشد,از فساد و فحشا مصون نخواهد بود".ونیز"غنا باعث پیدایش روح نفاق است".روح نفاق همان آلودگی به فساد و کناره گیری از تقوا است.در تفسیر روح المعانی سخن یکی از سران قبایل را نقل میکند که به آنها می گفت:از غنا بپرهیزید که حیا را کم میکند؛شهوت را میافزاید؛شخصیت را در هم میشکند؛جانشین شراب میشود و همان کاری را میکند که مستی انجام میدهد.
غفلت از یاد خدا:قرآن یکی از عوامل گمراهی را"لهوالحدیث"دانسته است.لهو چیزی است که انسان را چنان مشغول میکند که باعث غفلت و باز ماندن از کارهای مهمتر شود.گوش دادن به غنا قساوت قلب میآورد و در نتیجه باعث فراموشی خدا و معنویت میشود.از این رو در روایات اسلامی از"لهوالحدیث" به"غنا" تفسیر شده است؛چه اینکه شنیدن غنا و موسیقی آنچنان اراده را سست و غریزهی جنسی شخص را تحریک میکند که از یاد خدا و قیامت باز می ماند.در روایتی نبی اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:هر کس به غنا و موسیقی(لهوی)گوش فرا دهد قطعه ای از سرب(روز قیامت)در گوش او آب میشود و شاید این تعبیر کنایه از آن است که گوش او از شنیدن سخن حق کر میشود.
زیان بخشی غنا بر اعصاب:به گواهی برخی از پزشکان,غنا و موسیقی آثار زیانباری بر روی اعصاب دارد ودر حقیقت یکی از عوامل مهم تخدیر اعصاب به شمار میرود.مواد مخدر گاهی از داخل دهان و نوشیدن وارد بدن میشود (مانند شراب)؛زمانی از راه بوییدن ؛گاه از راه تزریق و گاهی از راه حس شنوایی به جان و روان آدمی منتقل میشود(مانند غنا و موسیقی).از این رو بعضی آهنگ ها چنان افراد را در نشٸه فرو میبردکه حالتی شبیه به مستی به آنها دست میدهد.البته گاهی به این حدومرحله نمی رسد؛ولی تخدیر خفیف ایجاد میکند.و در پی آن آثار زیانباری روی اعصاب بر جای میگذارد و شخص را دچار افسردگی و مبتلا به فشار خون میکند.
باید دانست که هر موسیقی و آهنگی شاید برای اعصاب زیانبار نباشد؛بلکه موسیقی تند و استفادهی زیاد و افراط در آن باعث تخدیر اعصاب میشود؛با وجود این پیامدهای منفی معنوی آن حتی در سایر موارد نباید کوچک شمرده شود.”١٥
_______________________________________________
اینک به نظر برخی از روانشناسان درباره آثار موسیقی اشاره میکنیم:
پروفسور ولف آدلر
او استاد دانشگاه کلمبیا مینویسد:بهترین و دلکشترین نواهای موسیقی شومترین آثار را روی سلسله اعصاب انسان میبخشد,مخصوصا هوا اگرگرم باشد,این تاثیر مخرب خیلی زیاد میشود,موسیقی علاوه بر اینکه سلسله اعصاب ما را در اثر جلب دقت خارج از حد طبیعی سخت خسته میکند عمل ارتعاش صوتی که در آن انجام میشود تولید تعرق خارج از حد طبیعی در جلد مینماید که سبب بسیار زیاد است و ممکن است مبدا امراض دیگری گردد.١٦
ویکتورپوشه
او در صفحه١٧از کتاب راز خوشبختی مینویسد از محرکات بدنی موسیقی,آواز,شب زنده داری,خوشگذرانی و شهوترانی خود را کنار نمایید.و در صفحه٤٢ مینویسد ورزشهای موزون و متناسب بیش از آواز,تار,ویلن و پیانو ذوق موسیقی را در شما بر میانگیزد و اطوار و حرکات ارادی شما را هم موزون و متناسب میکند و در صفحه٣٢ مینویسد:جوانان روزهای بیکاری خود را به جای رقص به ورزش در هوای آزاد بسر برید.١٧
_________________________________________________
دکتر رابرت انگلیسی
او متخصص روانشناسی کودک ثابت کرده است که اطفال در رحم مادر تحت تاثیر موسیقی قرار میگیرند,واگر مادر حامله به موسیقی گوش دهد ضربان قلب طفل در رحم زیاد میشود و مینویسد:این حالت از شش ماهگی به بعد است.١٨
یک مجله سوئیسی
یک مجله ی سوئیسی مقاله ای نوشت تحت عنوان جنون موسیقی و در ان موسیقی را به شدت مورد انتقاد قرار داد.منشا این مقاله اجتماعی بود که نوجوانان در میدان لاناسیون پاریس کردند جمعیتی در حدود ١٥٠٠٠٠نفر بعد از یک کنسرت موسیقی چنان به هیجان آمدند که ویترینها را شکستندو مغازهها را ویران کردند و عدهای زخمی و بعضی به شدت مجروح شدند.١٩
____________________________________________________________________
هیجان چیست؟
به تصدیق همه روانشناسان جهان و دانشمندان محقق موسیقی از عوامل هیجان است,"اگرچه بعضی موسیقیهای آرام و موسیقی سمفونی نوع دیگر ضرر را دارد چنانچه میگویند"
کلیه روانشناسان و دانشمندان فیزیولوژی معتقدند به اینکه هیجانات روانی ریشه و مادر همه بیماریهاست.
آثار دیگر آن
در نتیجه آثار زیانباری بر آن مترتب میشود مانند کم شدن ویتامینها و زخم معده و جنون و دیوانگی و بیماریهای عصبی و روانی و...
هم اکنون برای اثبات این مطلب بخشی از نظرات دانشمندان متخصص در این باب را متذکر میشویم:
هیجان و ضررهای عصبی و قلبی
١.موسسه بهداشتی فرانسه:این موسسه آماری منتشر کرد که در سال١٩٥٧م ١٧٠٠٠٠نفر در اثر بیماریهای قلبی در فرانسه در گذشتهاندکه نفرات آنها دو برابر سرطانیها است.
این اعلامیه خاطر نشان ساخت که طی سالهای اخیر بر تعداد بیماران روانی افزوده شده است.دانشمندان جهان اظهار نظر کردهاند که هورمونی به نام آدرنالین از غده فوق کلیه در خون میریزد و رگها را منقبض میکند و بیماریهای قلبی را آغاز مینماید,این هورمون در اثر هیجان در خون ریخته میشود و عامل بروز بیماریهای قلبی است.٢٠
_______________________________________________
“١.اطلاعات هفتگی:این اطلاعات شماره٤٠٢طی مقاله مبسوطی راجع به این مطلب مینویسد:
"پروفسور سیلی"هورمون-آدرنالین-را به میمونی تزریق کرد پوست بدنش شل شد و مبتلا به امراض قلبی گردید,آنچه که باعث ریزش این هورمون در خون میگردد هیجان است.
٢.دکتر ویل کارنگی دانشمند مشهور, در کتاب آیین زندگی,مضرات هیجان را در بخشهای مختلف مورد بحث قرار داده,و در صفحه ٤٠از قول ژوزف مونتاگر میگوید:آنچه میخورید باعث زخم معده نمیشود,بلکه آنچه شما میخورد مانند عصبانیت و هیجان عامل زخم معده است.
هیجان مسمومیت شیر مادر
٣.دکتر اوریزن اسوت مادرن:این دکتر در کتاب "پیروزی فکر"مینویسد:هیجان موازنه شیمیایی بدن انسان را به طور کلی بر هم میزند و حتی مادران شیرده هنگامی که دچار هیجان میشوند,شیر خود را مسموم میکنند.
مطالب بعدی در مورد به خطر افتادن خود موسیقی دانان از موسیقی است.مانند نابینا شدن و کر شدن و دیوانه شدن و خودکشی کردن,اگرچه اتفاق میافتد بعضی از موسیقی دانان عمر بیشتری کرده باشند,ولکن آن هم علتی دیگر دارد.
و آن اینکه موسیقی دانان مذکور یا در رشته تعلیم موسیقی کار میکنندو یا در امور تنظیم برنامه های آن بوده و در معرض نفوذ مستقیم موسیقی قرار نداشته است.
و این نوع افراد مانند کسانی میباشندکه در امور پرورش دخانیات و یا مواد مخدر,تلاش جدی دارند,و لکن از دخانیات و مخدرات استفاده نکرده و خودشان را در معرض خطر و افساد آنها قرار نمیدهند.
نویسنده میگوید:چندی پیش عکس پیرمردی موسیقیدان را در یکی از مجلات آمریکایی دیدم که ٨٦سال از عمر او میگذرد,فورا شرح حال زیر عکس را مطالعه کردم,معلوم شد که او مامور دسته بندی نوآموزان فن موسیقی است و خودش تقریبا در معرض نفوذ مستقیم موسیقی نیست.”٢١
الف)موسیقی=مرض روانی و اعصابی و در نتیجه جوانمرگی
١.ولفانگ آرمائوس موتزار
او گاه بیگاه دچار تشنجاتی میشده و مبتلا به مرض رقص بوده و بیماری روانی داشت.فقط٣٦سال زندگی کرد.٢٢
٢.بتهون
وی تا آخر عمر از بیماری اعصاب رنج میبرد,"شنیدلر"دوست همیشگی او میگفت:همیشه در او یک حالت هیجان و التهاب بود,خصوصا هنگامی که سمفونیها را میساخت و مخصوصا هنگام ساختن سمفونی٢٣ سرود مذهبی او در سال١٨٢٦م به بستر افتاد.٢٤
٤.استراوینسکی
اودر خاطرات خود مینویسد:یک روز بحدی حمله اعصاب مرا رنج داد که قدرت تنفس را از من سلب کرد.٢٥
________________________________________________________
٥.بتهون
او انچنان در رنج و ناامیدی بود که می خواست خودکشی کند.٢٦
٦.گوستاومالز
او در اثر بیماری عصبی و روای در گذشته است.٢٧
٧.ارش موزتیزفونهورون بوستل
او هم به مرض عصبی و قلبی در گذشت.٢٨
٨.مجله موزیک شماره٣٢ طی یک مقاله ثابت میکند که اکثر رهبران ارکسترها مبتلا به امراض عصبی و قلبی بودهاند.
١٠.پاکانی نی
او اختلال مزاج داشت و در جوانی در گذشت.٢٩
ب)موسیقی=نابینایی
١.اسحاق موصلی-موسیقیدان معروف شرق و دربار خلفای عباسی-به مرض اعصاب مبتلا شده و عاقبت کور و نابینا گشت.٣٠
٢.سباستیان کاخ
او هم در اثر بیماری عصبی نابینا شد.٣١
٣.فردریک هندل باخ
٤.ماریاآلتا ویلا
٥.مورس راول
وغیر از اینها از موسیقیدانان که در اثر بیماری عصبی کور و نابینا شدند.
____________________________________________
ج)موسیقی=سکته قلبی
١.هاردی
هنرپیشه معروف سکته کرد,و چندی بعدهمکار او"لورل"نیز سکته کرد و در حال فلج عصبی مرد.٣٣
٢.صبا
او موسیقیدان ایرانی بود,در اثر سکته قلبی و اختلال درجه فشار خون در گذشت.٣٤
٣.جیاکومرپوچینی
او خواننده اپرا"تئاتری"بود که در عین حال سرطان گلو داشتدر اثر حمله قلبی در گذشت.٣٥
٤.دیمتری متروپولوس
او آهنگ ساز یونانی بود که در حال اجرای موسیقی سمفونی در اپرای لاسکالای به سکته قلبی در گذشت.٣٦
د)موسیقی=جنون
١.ژان ژاک روسو
او متفکر و دانشمند معروف است که اواخر عمرش به موسیقی علاقه پیدا کرد و دیوانه شد.
او در سال ١٧٦٥از پاریس به انگلستان رفت,در ایالت دربی,سکونت گزید.روسو در این ایالت گاهی گیاهان را جمع آوری میکرد,و گاهی به موسیقی میپرداخت,و جنون او از همین تاریخ شروع شد.٣٧
٢.دووراک
او آخر کارش به جنون و دیوانگی کشید و مرد.٣٨
________________________________________________
ز)موسیقی=ناشنوایی
١.بتهون در اثر اعتیاد به موسیقی سمفونی گوشش سنگین و سرانجام کر شد,و با همان حال سمفونی را اجرا میکرد. ٣٩
٢ولفانگ آرمائوس موتزار,مبتلا به مرض رقص بوده و عاقبت گوش کر شد,فقط٣٦سال زندگی کرد.٤٠
هشدار و بیدار باش
بدان ای عزیز اکثر فجایع متداول که در این زمان دامنگیر جوامع بشری گردیده است مانند زلزلهها که در یک لحظه صدها و هزاران آدم را به کام مرگ و نابودی میسپارد و مانند آتشسوزیها,مانند تصادفهای جاده,مانند اشغالگریها مانند قتل و شکنجهها,اسیر کفار شدنها و...در اثر بیتوجهی به دستورات حکیمانه اسلام و نادیدهگرفتن و اهمیت ندادن به نسخههای دلسوزانه خاندان پاک نبوت و رسالت محمدی صلی الله علیه ٢ style=
نظرات شما عزیزان: